خواستگار اینترنتی 450 دختر مازندرانی را سرکیسه کرد
جوان شیادی که با وعده ازدواج به 450 دختر کارمند آنها را سرکیسه کرده بود، در دام پلیس فتای استان مازندران گرفتار شد.
شوک: این مرد روستایی در جریان ایجاد ارتباط با طعمههای خود آنقدر ظرافت و دقت به خرج میداد که هیچ یک از دختران تا زمان اعلام انصراف وی متوجه دروغ بودن ادعاهایش نشده بودند. وی در حالی که سرگرم طراحی نقشههای شیطانیاش برای فریب و کلاهبرداری از تازهترین شکارش بود، ناگهان سردی دستبند پلیس را بر دستانش احساس کرد.
عملیات ویژه مأموران پلیس فضای مجازی مازندران برای به دام انداختن این مرد روستایی از فروردین ماه سال جاری به دنبال ارائه شکایتی از سوی دختر جوانی مبنی بر کلاهبرداری اینترنتی 19 میلیون تومانی از وی در یک سایت همسریابی آغاز شد.
شوک: این مرد روستایی در جریان ایجاد ارتباط با طعمههای خود آنقدر ظرافت و دقت به خرج میداد که هیچ یک از دختران تا زمان اعلام انصراف وی متوجه دروغ بودن ادعاهایش نشده بودند. وی در حالی که سرگرم طراحی نقشههای شیطانیاش برای فریب و کلاهبرداری از تازهترین شکارش بود، ناگهان سردی دستبند پلیس را بر دستانش احساس کرد.
عملیات ویژه مأموران پلیس فضای مجازی مازندران برای به دام انداختن این مرد روستایی از فروردین ماه سال جاری به دنبال ارائه شکایتی از سوی دختر جوانی مبنی بر کلاهبرداری اینترنتی 19 میلیون تومانی از وی در یک سایت همسریابی آغاز شد.
دختر جوان در ادعاهای خود به ماجرای گرفتار شدن در دام یک خواستگار در این سایت پرداخته و گفت: کارمند یک شرکت خصوصی هستم. مدتی پیش از روی کنجکاوی وارد یک سایت همسریابی شده و مشخصات خودم را در فایل ارائه شده در این سایت نوشتم. چند روز بعد متوجه شدم جوانی که مدعی بود دارای تحصیلات عالیه از کشورهای اروپایی در رشته مکانیک است و به تازگی درسش را تمام کرده و به ایران مراجعت کرده خواستار آشنایی بیشتر و در صورت نبود مشکل در نهایت ازدواج با من شده بود.
از آنجایی که مرد ایده آل من با نشانیهایی که وی از خودش نوشته بود مطابقت داشت تصمیم گرفتم با وی بیشتر آشنا شوم بنابراین شماره تلفنم را برایش پیامک کردم. وقتی زنگ زد با شنیدن صدایش احساس کردم که مرد راستگویی است. صحبتهای ما بیشتر در حد مکالمات تلفنی و ردوبدل کردن پیامک بود. وی ادعا کرد خانوادهاش ساکن آلمان هستند و به تنهایی در ایران زندگی میکند.
از آنجایی که در باره کلاهبرداری با این روشها چیزهایی در روزنامهها خوانده بودم برای اطمینان خواستم مدارکی برای درستی گفتههایش ارائه دهد. وی نیز گفت بزودی وقتی بصورت رودررو همدیگر را ببینیم هم مدرک تحصیلی و هم شناسنامهاش را برایم خواهد آورد. این دختر با ناراحتی گفت: ارتباط ما هر روز صمیمیتر میشد و احساس میکردم مرد رؤیاهایم را یافتهام. حرفهایش چنان بر دلم نشسته بود که حاضر بودم هر کاری بکنم تا او را از دست ندهم تا این که تقریباً یک هفته بعد از آشناییمان او زنگ زد. در فرودگاه امام خمینی(ره) بود. صدایش غمگین بود. ادعا کرد برای فرستادن لپتاپش به آلمان به فرودگاه آمده است اما چون با عجله از خانه بیرون آمده کارت عابر بانک اصلی خود را جا گذاشته و در کارتی که همراه دارد پولی برای ارسال محمولهاش به آلمان ندارد.
از این که میتوانستم کمکی به وی کرده و بیشتر از پیش در دلش جا باز کنم خوشحال شده و پیشنهاد دادم تا کمکش کنم. ابتدا نپذیرفت اما با اصرارهای من خواست تا 800 هزار تومان به کارتش واریز کنم. این کار را کردم.
روز بعد نیز به بهانه این که هنگام بازگشت به مازندران در جاده تصادف کرده و در صورت نپرداختن خسارت خودرویش را به پارکینگ انتقال میدهند، 700 هزار تومان دیگر نیز به کارتش ریختم. از آن روز برای دیدنش لحظه شماری میکردم تا این که روز قرارمان فرا رسید اما خبری از وی نشد.
تلفن زد و گفت بخاطر فوت ناگهانی پدرش مجبور است برای چند روز به آلمان برود و رفت و دیگر خبری از وی نشد. من بیصبرانه انتظار میکشیدم تا تماس بگیرد تا این که باز هم زنگ زد و این بار به بهانه این که مادرش بخاطر این حادثه سکته کرده و باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد باز پول گرفت، در مجموع حدود 20 میلیون تومان به وی داده بودم. یک روز زنگ زد و با گفتن این که امکان ازدواج با من را ندارد خداحافظی کرده و گوشی را خاموش کرد.
به دنبال ارائه این گزارش به پلیس فتا، به دستور سرهنگ رستمی رئیس پلیس فتای استان مازندران، تجسسها در فضای مجازی اینترنت برای به دام انداختن این مرد کلاهبردار آغاز شد. در همین هنگام چند دختر جوان دیگر نیز از شهرهای مختلف استان با مراجعه به پلیس از کلاهبرداریهای مشابه در فضای سایت همسریابی خبر دادند.
در حالی که به نظر میرسید با توجه به ارائه شمارههای 16 رقمی کارت عابر بانک مرد کلاهبردار برای دستگیری وی مشکلی نباشد، اما پلیس در تحقیقات خود متوجه شد که همه کارتهای عابر بانک ارائه شده از طرف این مرد با مشخصات و نشانیهای جعلی بوده است.
بدین ترتیب مأموران با بن بست تحقیقاتی در این شاخه از تجسسهای خود روبهرو شده و به این نتیجه رسیدند که برای به دام انداختن مرد شیاد باید از روش و شیوه خودش وارد شوند. بنابراین با گذاشتن کامنتی در همان سایت همسریابی به انتظار عکسالعمل وی ماندند تا این که شگرد مأموران جواب داد و متقاضی قلابی ازدواج خواستار ارتباط بیشتر برای آشنایی شد و همین کافی بود تا مأموران در مدت زمانی کمتر از یک ماه مخفیگاه وی را در یکی از روستاهای اطراف ساری شناسایی و وی را بازداشت کنند.
بر اساس این گزارش در جریان بازجویی از این مرد مشخص شد که وی در این مدت کوتاه با بیش از 450 دختر جوان ارتباط برقرار کرده و در مجموع از آنها 180 میلیون تومان کلاهبرداری کرده است.
سرهنگ رستمی با اعلام این که هنوز شماری از دختران برای شکایت مراجعه نکردهاند خواست تا کسانی که به هر طریقی از سوی این کلاهبردار مورد فریب قرار گرفتهاند به پلیس فتا مراجعه کنند.
گفتوگو با خواستگار اینترنتی
مجردی؟
نه متأهل هستم و هماکنون با دومین همسرم در یکی از روستاهای اطراف ساری زندگی میکنم.
چطور شد که به فکر فریب دادن دختران افتادی؟
یک روز که داشتم با اینترنت کار میکردم از سر کنجکاوی وارد سایتی شدم که مربوط به همسریابی بود. در آنجا مشخصات قلابی خودم را نوشتم. چند روز بعد وقتی به همان سایت مراجعه کردم در کمال تعجب دیدم که چند دختر خواستار ارتباط و ازدواج با من شدهاند.
چطور شد این دختر را انتخاب کردی؟
او را همینطور شانسی انتخاب کردم اما وقتی این دختر تبدیل به بانک درآمدم شد دیگر طعمههایم را در سنین وی انتخاب میکردم.
مثلاً چند ساله بودند؟
بالای 30 سال. چون به خاطر بالا رفتن سن آمادگی بیشتری برای ازدواج داشتند و هم این که کارمندانی با این سن و سال حداقل چند میلیون تومان در حساب خود پول دارند.
مدرک تحصیلیات چیست؟
من نتوانستم دیپلم بگیرم.
در آشنایی هایت خودت را با چه مدرک تحصیلی معرفی میکردی؟
فوق لیسانس مکانیک از اروپا. گاهی هم دکتر یا مهندس.
چرا میخواستی بگویی که از خارج از کشور مدرک گرفته ای؟
چون احساس میکردم اغلب دختران با شنیدن این که آدم خارج دیدهای هستم راحتتر جذب شده و حرفهایم را باور میکردند.
با این همه دختر چطور دوستی برقرار میکردی؟
گاهیوقتها در یک لحظه به 8 تن از آنها پیامک میزدم. بدینترتیب که یک sms مینوشتم و در یک آن برای همه میفرستادم.
خوب دخترها هم با یک سطح آگاهی و فرهنگ نیستند و هر کدام سلایق متفاوتی دارند؟
من فهرست تهیه کرده و در آن مشخص کرده بودم که کدام یک از این دختران مذهبی، کدام شهری و کدام روستایی هستند. بر اساس این فهرست برایشان متن تهیه کرده و میفرستادم.
مثلاً چکار میکردی؟
مثلا! در حالی که تاکنون نماز نخواندهام، برای جلب اعتماد بیشتر دخترانی که روحیه مذهبیتری داشتند ساعت 5 صبح بیدار شده و با ادعای این که برای نماز بیدار شدهام برایشان sms میفرستادم و صبحبخیر میگفتم. یا این که ساعت 10 صبح برای گروهی که میدانستم کارشان سخت است متن فرستاده و خسته نباشید میگفتم.
این کارها چه تأثیری داشت؟
باعث میشد آن دختر این حس برایش به وجود بیاید که من در همه احوالات به یاد و فکر وی هستم.
چطور از زیر قرار حضوری با دختران فرار میکردی؟
هر بار زمان قرار حضوری را برای 10 تا 15 روز بعد از آشنایی میگذاشتم تا رسیدن به آن روز چند بار از آنها پول گرفته بودم و در آن زمان پدرم فوت میکرد یا اتفاق دیگری که نمیتوانستم سر قرار بیایم.
چند بار پدرت را کشتی؟
سه یا چهار بار او مرد. چند بار هم مادرم تحت عمل جراحی قرار گرفت. همیشه هم در لحظات حساس لپتاپم خراب میشد و باید برای تعمیر به خارج از کشور میفرستادم.
دخـــــترها از تو مدارک شناسایی نمیخواستند؟
چرا. میگفتم هنگامی که برای ملاقات حضوری خدمت برسم مدارک تحصیلیام را میآورم و ببرید به هر جایی که نیاز است نشان دهید تا درستی گفتههایم ثابت شود. شناسنامهام را هم میآورم تا اطمینان داشته باشید مجردم. وقتی میخواستم از مشخصات خودم در سر قرار بگویم همیشه از یک خودرو مدل بالا و گرانقیمت صحبت به میان میآوردم تا درباره کار و تحصیلم شک نکنند.
تاکنون سفر خارجی رفتی؟
بله، یک بار که یکی از دخترها اصرار به دیدن من داشت برای این که پول را از وی بگیرم به ترکیه رفتم و از آنجا زنگ زده و گفتم هماکنون به خاطر مرگ پدرم به آلمان آمدهام. اما آن دختر پرسید پس چرا شماره تلفنت مال کشور ترکیه است من هم جواب دادم چون خط بینالمللی است و از ترکیه خریدهام.
یعنی هیچ وقت ملاقات حضوری با دختران ازدواج نداشتی؟
چرا یک بار یکی از آنها خیلی اصرار کرد. حضوری همدیگر را دیدیم. وی گفت به نظر میرسد که خیلی جوانتر از چیزی که خودت را معرفی میکنی هستی. من هم جواب دادم شاید به خاطر سالهای طولانی زندگی در اروپا و آلمان و آب و هوای خوب آنجا باشد.
می دانی با این کارت آنها چه صدمات روحیای خوردهاند؟
شنیدهام که برخی خیلی افسرده شدهاند و حتی کار چند تا از دخترها به بیمارستان کشیده است اما من اصلاً تصور نمیکردم آنها به این راحتی بیآن که مرا ببینند اعتماد کرده و حتی اسرار خصوصی زندگیشان را با من در میان بگذارند.
به سایتهای همسریابی اعتماد نکنید
پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا در گزارشی با هشدار به کاربران اینترنت در مورد عضویت و اعتماد به سایتهای همسریابی توصیه کرد تا زمانی که این سایتها از سوی مسئولان مربوطه -وزارتخانههای ارشاد یا ورزش و جوانان- ساماندهی، ثبت و مجوزهای لازم را کسب نکردهاند، از مراجعه به این گونه سایتها بپرهیزید.معاونت اجتماعی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پلیس در گزارشی در مورد فعالیت سایتهای همسریابی به کاربران هشدار داد: فریب افراد با عناوین مختلف از جمله ازدواج در محیط سایبری بسیار آسان است که علت اصلی
آن پنهان ماندن هویتهای واقعی است چرا که افراد میتوانند با مدارک جعلی و مشخصات دروغین در این سایتها عضو شوند و خود را در قالب افرادی دیگر نشان دهند. براین اساس، زنان و دختران بسیاری از طریق سایتهای همسریابی فریب خورده و زمینه ورود آنان به مراکز خاص برای سوءاستفاده فراهم شده است و امکان پیگیری در برخی موارد ممکن نیست چراکه کلاهبرداران با مدارک جعلی عضو شده و در اکثر موارد در قوانین اولیه سایت عنوان شده است که آنها هیچگونه مسئولیتی در ازای افراد و مشخصات و رفتار و عملکردشان ندارند.
معاونت اجتماعی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا با اعلام این نکته که بسیاری از این سایتها کلاهبردار هستند، هشدار داد: ثبتنام در سایتهای همسریابی رایگان است اما پس از ثبتنام به دلایل انواع عضویت، مبالغی دریافت میکنند تا بتوانید اطلاعات افراد دلخواهتان را مشاهده کنید و ممکن است بیشتر این اطلاعات به صورت ساختگی و صرفاً برای کلاهبرداری
باشد. براساس این گزارش، یکی دیگر از مشکلاتی که پس از این ارتباطات با سایتهای همسریابی به وجود میآید، اخاذی از فرد مقابل به بهانه پخش تصاویر خصوصی رد و بدل شده و اطلاعات شخصی افراد است.